حکم

متن مرتبط با «قانون جنگلها و مراتع» در سایت حکم نوشته شده است

سوگ مادر

  • مرگ تو شجاعت زیستن را در من کشته است. وقتی آدم در بیمارستان است مرگ مثل خفاش دوروبرش پرسه می‌زند. گرچه مرگ در خودِ انسان است نه پیرامون او. ولی معمولا در این‌جاها بیش‌تر احساس می‌شود.شاهرخ مسکوب- سوگ مادر نوشته شده توسط مهدی امینی در پنجشنبه سی و یکم خرداد ۱۴۰۳ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بعد از تو

  • بعد از تو آن چه سمت ِ چپِ سینۀ من است دل نیست بلکه «موزۀ درد ِ معاصر » است «احسان پرسا », ...ادامه مطلب

  • تو...

  • نه انقدر دوری که منتظرت باشمو نه انقدر نزدیک که به آغوشت کشمنه از آنِ منی که قلبم تسکین گیردو نه از تو بی‌نصیبم که فراموشت کنمتو در میان همه چیزی ...#محمود درویش نوشته شده توسط مهدی امینی در جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از حامد ابراهیم پور در وصف این روزهای ما

  • به رقص مرگ میان تنت ادامه بده نفس بگیر و به جان کندنت ادامه بده..., ...ادامه مطلب

  • ۹ اوت و محمود درویش...

  • سه چیز پایان ندارد: تو، عشق و مرگ # محمود درویش ..., ...ادامه مطلب

  • و پروانه گفت

  • و پروانه گفت : فقط زندگی کافی نیست. آفتاب، آزادی و یک گل کوچک باید داشت..هانس کریستین اندرسن ... نوشته شده توسط مهدی امینی در جمعه سیزدهم مرداد ۱۴۰۲ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از خسرو گلسرخی...

  • ابریشم سیاه دو چشمت خانه‌ی من است.آن خانه‌ای که در آن خواب می‌روم و می‌میرم...- خسرو گلسرخی.... نوشته شده توسط مهدی امینی در دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۴۰۲ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خواجو

  • حاجت به خون‌بها نبوَد چون تو می‌کُشی مقتولِ خنجرِ تو شدن خون‌بهای ماست ... خواجوی_کرمانی ..., ...ادامه مطلب

  • سال نو...

  • يار،هي يار، يار!اينجا اگرچه گاهگل به زمستان خسته ، خار ميشوداينجا اگر چه روزگاه چون شب تار ميشوداما#بهار ميشود!من ديده ام که ميگويم . . . #سید_علی_صالحی ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • املاء به روایت عاشقانه فروغ...

  • دوست داشتم معلم املای تو بودم و دوستت دارم را املاء بگویم و هی بپرسم تا کجا گفتم ، تو بگویی دوستت دارم ... فروغ فرخزاد, ...ادامه مطلب

  • صدای تو ...

  • اگر از من بپرسی عشق چیست ؟ می گویم عشق صدای توست که صد دردِ قلب مرا تسکین می دهد... نزار قبانی, ...ادامه مطلب

  • نزار و کرونا…

  • داشتم فکر می کردم اگر مرحوم نزار قبانی زنده بود در این شرایط چی می گفت؟ «میان گیسوانت یا در سیاهی چشمانت، جایی مرا قرنطینه کن، بهار که بیاید…من مست از  بهار بیروت، باز تو را خواهم بوسید، این بار شیداتر از همیشه به بوسه های بعد از بلا بیندیش»... , ...ادامه مطلب

  • پرگار ابراهیم پور- به بهانه روز جهانی معلم

  • من دبیرستان را ریاضی خوندم. هندسه دو داشتیم که بخشی از کتاب مبحث دایره ها بود. معلم جوانی هم داشتیم به نام آقای ابراهیم پور. از آن عشق تدریسهای شریف. ساده، باحوصله و باسواد. کلاس، کلاس عجیبی بود، باهو, ...ادامه مطلب

  • روز ملی دامپزشکی - (تبریک معوق)

  • دامپزشکی را از گذشته های دور دوست داشتم. در دوران دانشگاه و خوابگاه هم، چند نفری از بهترین دوستانم دانشجوهای دامپزشکی بودند. بنظرم، این رشته  حداقل از دو جهت از پزشکی سخت تر است، اول از این بابت که زب, ...ادامه مطلب

  • برای روز حافظ

  • دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بودتا دل شب سخن از سلسله موی تو بوددل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشتباز مشتاق کمانخانه ابروی تو بودهم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌دادور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بودع, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها